بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
وصیتنامه شهید حسن پورمحمدقالوندی
من حسن پورمحمدقالوندی اهل شهرک منتظری هم اکنون عازم جبهههای حق علیه باطل میشویم؛ به امید خدا به امید پیروزی رزمندگان اسلام.
پیام من به ملت قهرمان ایران و این شهرک عزیز و محترم این است که هیچ گونه ترس و هراس از پیشنهادات صدام و آمریکای جنایتکار که شاه حسین اردونی بخواهد نیرو به عراق بدهد به آن کمک کند هیچگاه نترسید و نهراسید؛ به امید خدا، خدا یار ماست؛ اگر بیست هزار سرباز بفرستد، ما صد هزار تا حاضر پشت جبهه و هر چه بخواهد جبهه را قوی خواهیم کرد و هر چه بخواهد قویتر به امید خدا.
از برادران عزیز کشاورز میخواهم و تقاضای من این است من هم یکی از زحمت کشهای کشاورزی هستم و همه برادران میدانند و میشناسند و دستهای پینه زده ما را به بار آورده نه اینکه عیاش و شارلاتانی و کارهای زشت مثل صدام و صدامیان، ما فرزند کشاورزی هستیم که هم اکنون به امید خدا به جبهه حق میرویم.
و بزرگترین پیام من این است امام عزیز این ابراهیم زمان این موسی زمان را تنها نگذارید؛ هم اکنون که من به جبهه میروم هیچ گاه ناراحت و هراس نداشته باشید، چون که من نمیخواهم به خوشگذرانی و به کارهای زشت دست بزنم، بلکه میخواهم در راه خدا بروم و اگر شهید شدم که الحمدالله این اجری بزرگ است که از زمان پیامبران گرانقدر و امام حسین(علیهالسلام) برای ما به ارث رسیده است، به امید خدا ما پیروزیم و هیچ گاه ناراحت نباشید.
اگر شهید شدم از مادرم و خواهرانم تقاضا میکنم که هیچ گاه خود را نزنید و گریه و زاری نکند، موهای خود را مثل سایر خواهران که بیرون گذاشتهاند این کار غلط است غلط، این غیر قانون اسلام است، این کار را نکنند؛ وگرنه ما ناراحت و ناراحت میشویم چون که ما در راه اسلام میرویم.
اگر بخواهیم یک قانون اسلام را اجرا بکنیم ولی قانون دیگری را زیر پا بگذاریم، هیچ وقت این قانونها درست نیست؛ از مادرم و خواهرانم و همسایهها میخواهم، هر چه که بخواهد هر چه که خواهر مسلمان است اگر من شهید شدم در تشییع جنازه من یا فاتحه خوانی من بخواهند خودشان را عریان کنند، به قول خودمان حجاب اسلامی عزیز را بخواهند از دست بدهند از آنها راضی نیستم به غیر از اینکه حجاب اسلامی خود را نگهدارند چون که بزرگترین سنگر زن مسلمان، همان حجاب است.
(والسلام علیکم)
منبع: مرکز فرهنگی دفاع مقدس دزفول