24th، فوریه 2023
نويسنده: user1daftar

www.MajdeDez.com

زمان انتشار: 24th, فوریه 2023 ساعت 12:00 ق.ظ | کد خبر: 94484

سوم شعبان میلاد امام حسن(ع)

سید جوانان اهل بهشت، ریحانه باغ رسالت، یکی از دو گوشواره عرش خدا، خاص آل­عبا، سرور آزادگان جهان، حضرت امام حسین(ع)، در سوم شعبان سال چهارم هجری، در مدینه­النبی، چشم به جهان گشود. کنیه حضرت، ابوعبدالله و القاب شریف حضرت، «سید شباب اهل­ الجنه»، «سبط­ النبی» و «سیدالشهدا» است. نام حسین(ع) که یادآور قیام سرخ اوست، همیشه زینت­بخش تاریخ است، قیامی که آموزشگاه ایثار و فداکاری است. پیامبر گرامی اسلام درباره ایشان، کلام دل نشین و گیرایی دارد، ایشان فرمودند: «حسین را در دل­های مؤمنان، محبتی ژرف و پنهان است. او دری از درهای بهشت است. سوگند به آن که جانم به دست اوست، حسین در آسمان­ها، بیش از روی زمین به عظمت یاد می­شود و او زیور آسمان و زمین است».

حسین(ع) در تلألؤ سوره فجر

«والفجر ولیالٍ عشر والشَّفعِ والوَترِ واللیلِ اذا یسر؛ سوگند به بامداد و شب­های دهگانه و به جفت و تک و به شب هنگامی که برود»

حسین(ع)، فجر است به نور هدایتش، و شب­های مصیبتش، لیالی عشر. با برادرش شفع است و وقتی تنها گردید، وتر. ولکن وتر موتور. و نفس مطمئنه، روح آن جناب است.

تواضع

امام حسین(ع)، بر جمعی از مساکین که عبایی روی زمین گسترده بودند و نان خشکی را با هم می­خوردند، گذر کرد. آنها حضرت را به خوردن نان خشک دعوت کردند. امام حسین(ع) از اسب پیاده شد و فرمود: «اِنَّه لایُحِبُّ المستکبرین؛ خدا متکبران را دوست ندارد». (نحل: ۲۳)

نزد فقرا نشست و با آنها نان خورد. سپس فرمود: من دعوت شما را پذیرفتم، شما هم دعوت مرا اجابت کنید و به منزل من بیایید. آنها پذیرفتند.حضرت از آنها پذیرایی کرد، به هر یک از آنها لباسی پوشانید و آنها را مورد تفقد قرار داد و فرمود: اینها از من سخی­تر هستند؛ زیرا آنچه را در توان داشتند در طبق اخلاص نهادند، ولی من بخشی از موجودی خود را به آنها تقدیم کردم».

برآوردن نیاز

امام حسین(ع) در مجلس معاویه بود. یک نفر اعرابی در محضر آن حضرت از معاویه درخواست حاجت کرد. معاویه سرگرم صحبت با امام حسین(ع) بود و به او اعتنایی نکرد. اعرابی گفت: «ای فرزند پیامبر (ص) تو را قسم می­دهم درباره حاجت من با معاویه صحبت کنی. امام چنین کرد.» معاویه حاجتش را برآورد. اعرابی گفت: «نزد عَبشَمی (مخفف عبدالشمس: پدر امیه و نیای بزرگ معاویه) آمدم چیزی به من نداد، تا پسر پیغمبر(ص) او را وادار کرد. او پسر مصطفی(ص) است. دارای جود و کرم، و خود از بطن بتول پاک است و حقا که برای هاشم فضیلتی است بر ما، آن چنان­که فصل بهار بر سایر فصول فضیلت دارد»

معاویه گفت: «ای اعرابی! من به تو بخشش کردم تو او را مدح می­کنی؟» اعرابی گفت: «ای معاویه! از حق او به من دادی و به گفته او حاجتم را روا ساختی».

نیایش امام حسین(ع)، در قنوت.

بارالها! آغاز همه از توست و مشیت (نافذه در همه قلمرو آفرینش) از آن تو. و همه جنبش­ها و توانمندی­ها برای توست و تویی آن ذات کامل یگانه­ای که هیچ معبود به حقی جز تو نیست.

دل­های اولیایت را اقامت­گاه مشیت خود و کمین­گاه اراده خویش ساخته­ای و اندیشه­های آنان را پایگاه­های اوامر و نواهی خود، قرار داده­ای. پس هرگاه خواسته­های خود را بخواهی (اجرا کنی)، از باطن آنان آن نهفته­ها (بصیرت و همت) را که پوشیده داشته­ای به جنبش آوری و از اراده خود آنچه را که در پیمان­های (فطری) به آنان آموخته­ای بر زبانشان، آشکار نمایی و من به سبب تعلیم تو می­دانم آن (اسراری را) که در برابر ارائه آن به من و پناهنده ساختن من به آن، تنها تو (پسندیده و) مورد سپاسم هستی.

چراغ راه

«در قضایای امامت، مطلبی وجود دارد که نکته­ای معرفتی است. شما شنیده­اید که در همه جا در روایات، وقتی در باب زیارت، صحبت می­شود، می­گویند «عارفاً بِحَقِّه» این عارفاً بِحَقِّه معنای وسیعی دارد که من در سه جمله آن را می­گویم:

عارفاً بِحَقِّه یعنی آدمی بداند که امام معصوم به وسیله پیامبر، برگزیده خداست.

عارفاً بِحَقِّه تمام مسائل اسلام که وحی الهی است در نزد امام است.

ولی امام حسین(ع) علاوه بر همه اینها، چون قضیه کربلا و عاشورایش بسیار مهم است، این عارفاً بِحَقِّه باید در قضیه عاشورا شناخته شود».

«اسلام را تا حالایی که شما می­بینید، سیدالشهدا(ع) نگه داشته است».

«هر کس زنده بودن را فقط در یک لش (پیکر) متحرک نمی­بیند، زنده بودن و شاهد بودن حسین(ع) را با همه وجودش می­بیند، حس می­کند و مرگ کسانی را که به ذلّت­ها تن داده­اند تا زنده بمانند، می­بیند».

«من زندگی امام حسین(ع) آن شهید اسلام را به دقت خوانده و توجه کافی به صفحات تاریخ کربلا نموده­ام و بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد کشوری پیروز گردد بایستی از امام حسین(ع) سرمشق بگیرد و از او پیروی کند».

«اگر نبود خون حسین، خورشید سرد می­شد و دیگر در آفاق جاودانه شب، نشانی از نور باقی نمی ماند… حسین، چشمه خورشید است».

“«ابراهیم(ع)، خود را در اسماعیل یافته بود و محمد(ص) در حسین(ع)»

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه