بسم الله الرحمن الرحیم
وصیتنامه برادر شهید محسن بزرگی
با سپاس و درود بیپایان بر پروردگار جهانیان وبا تشکر بیکران از خداوند تبارک و تعالی که ما را در این برهه از زمان آفرید و با عرض سلام به رسولالله(ص) و ائمه اطهار و درخواست سلامتی امام امت از خداوند متعال و مژده پیروزی نهایی به امت قهرمان ایران و با عرض سلام به خانوادههای معظم شهدا سخنم را با نام خدا و با یاد مولایم حسین(ع) آغاز میکنم حسین که همه ما بر او عشق میورزیم و همه ما در ایام محرم بر سر و سینههایمان میکوبیم و چشم بر انتظار آزاد شدن راه کربلایش هستیم و همه ما چشم در انتظار زیارت حرمش چشم را از این دنیا بستیم و رفتیم و عشق حسین که ما جوانان و نوجوانان را از دیار خود با فریاد هل من ناصر به پیش خود دعوت میکند که تا بتوانیم در راه دینی که او شهید شده است کارزار کنیم و ما هم به او بپیوندیم.
من در اینجا خدا را شکر میکنم که مرا در این زمان زنده نگه داشت که تا بتوانیم به یاری دینش بشتابیم و صدای مولایمان را لبیک بگویم و جان را بر کف نثار راهش کنم. خدایا یا تو شاهد باش که من بر اساس مسئولیتی که در برابر انقلاب اسلامی که دست آور خون هزاران شهید و مجروح و معلول است به جهاد با کفر آمدهام واین فریضهای است که بر تمام ما واجب است که از انقلاب اسلامی پاسداری کنم چه در میدان نبرد و چه در پشت جبهه و چه در حین پاسداری باید از خود مقاومت نشان دهیم که تا انقلابمان به پیروزی نهائی خود برسد . انشاءالله .
سخنی کوتاه با خانواده ام :
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
برای خانوادهام قسمتی از وصیت نامه سید الشهدا را انتخاب کردهام که امام میفرماید :
خانواده خود را برای تحمل رنجها و مصیبتها و ناکامیها آماده سازید و دل قوی دارید که قادر یکتا پشتیبان و نگهبان شماست و تنها اوست که شما را از شر دشمنان نجات میبخشد و عاقبت شما را به خیر میگرداند و دشمنان شما را به انواع عذابها و شکستها دچار میگرداند این مصیبتها زودگذر و تمام شدنی است ولی به پاداش این جانفشانیها و فداکاریها به نعمتهای ابدی و بی پایان خداوندی خواهید رسید و بر تحت کرامت و بزرگواری تکیه خواهید کرد اگر میخواهید در مقام وعظمت شما خللی وارد نشود هیچگاه زبان به شکایت نگشایید و آنچه را که از قدر و منزلت الهی شما میکاهد بر زبان نیاورید.
با عرض سلام به پدر و مادر و برادرانم و خواهرانم و دوستان و آشنایان :
پدر و مادر از شما سپاسگذارم که مرا با رنج و زحمت بسیار بزرگ کردید و تحویل به اسلام و جامعه اسلامی دادید. پدر و مادر اگر صد سال دیگر هم عمری میکردم من حقیر نمیتوانستم آن زحمات شما پدر عزیزم را که قبل از سپیده زده ، بر سر کار میرفتی و بعد از غروب به خانه بازمیگشتی و هر روزت از روز دیگر سختتر، و چطور مادر جان میتوانم جبران کنم ولله شرمسارم .
والدین عزیزم این را بدانید که فرزندتان راه خوبی را رفته آن راهی را که مولایش حسین(ع) رفته او هم پشت سر مولایش حرکت کرد و پیش او رفته است، پدر و مادر از شما تقاضا دارم که برادران و خواهرانم را همچون قاسم و اکبر و رقیه و سکینه رشید ودانا تربیت کنید به آنها درس حسین و زینبی بدهید به آنها بگوئید که حسین(ع) و زینب(س) که بودند چه کردند آنها را به مسجد رفتن تشویق کنید.
مادر و پدر جان شما هم صبوری را پیشه خود قرار دهید که امیدوارم خداوند شما را صبر جلیل عطا کند .
و از شما بازماندگانم تقاضا دارم که بر سر در خانه مان بیرق سرخی بیفرازید که همه بدانند من از راه پر خونی آمدهام و زائر کربلایم و بر سر قبرم سنگ خوانا نگذارید چونکه شهدای مفقود قبری ندارند. چونکه بی بی فاطمه(س) قبری ندارد. چونکه امامان بقیع قبری ندارند.
مادر بر جنازهام خیلی ناله و شیون مکن چونکه مادر علی اکبر(ع) را نگذاشتند بر عزیزش گریه کند. پدر و مادر: اگر جای خالی مرا در خانه با صوت قرآن پر کنید روحم را شاد کردهاید و ای دوستان و آشنایان بدانید که اگر بخواهید بر من گریه کنید اول بر مولایم حسین(ع) گریه کنید چونکه مصیبت کربلا خیلی سنگینتر و عظیمتر است .
سخنی با دوستان :
امیدوارم که حال شما خوب باشد و امیدوارم که هیچ چیز موجب این نشود که شما از آن هدف مقدس خود که همان پیروزی نهایی است دست بر ندارید و هرچه مصممتر در این امر کوشا باشید و با تمام قدرت کار کنید.
دوستان و برادران از شما تقاضا دارم که امام این نورچشممان و این سلاله پاک حسین(ع) را تنها نگذارید و مصداق اهل کوفه نباشید که مولایمان حسین(ع) را تنها گذاشتند و هیچ وقت از خط امام خارج نشوید که ولله اگر از این خط و مشق خارج شوید این را بدانید که از اسلام خارج شدهاید و این را حلقه گوشتان کنید که همیشه ودر همه جا سخنان امام را رهنمای راهتان قرار دهید.
برادران عزیز سعی کنید که همیشه قرآن خواندن و دعا کردن را از یاد نبرید و بداید که ما با این دعا خوانیها به اینجا رسیدهایم.
برادران چند مطلب به شما میگویم که امیدوارم و از من حقیر قبول کتید سعی کنید که از پر حرفی ممانعت فرمایید. چرا؟ چونکه هرکس زیاد حرف بزند کم مطالعه کند و کم میداند و سعی کنید که کمتر غیبت و از این قبیل اعمال حرام را انجام دهید و برادران من بدانید که باید ریشههای فساد و فحشاهای ظاهری و باطنی را از این مملکت اسلام پاک کنیم و به دنیا بفهمانیم که انقلاب ما اصیل و اسلامی است و جای این اعمال و این کارهای رذل و پست در این کشور نیست و بدانید که این افراد که اگر خود را اصلاح نکنند این بچه بسیجیها آنها را با روشی که خودشان میدانند اصلاح میکنند و اگر اصلاح نشوند دمشان را میگیرند و مثل موش از این کشور خارجشان میکنند انشاءالله.
و به آنهایی که بچههای جبهه را تضعیف میکنند میگوییم که اگر از این بچهها شرم نمیکنید لااقل از خدای این بچهها و یا از خون این بچهها شرم کنید و آنهایی که بچه ها را مسخره میکنند و یا میخواهند آنها را نصیحت کنند که میگویند دعا نکنید که شهید شوند بلکه دعا کنید که راه کربلا باز شود.
آخر ای مؤمن چرا متوجه نیستی که این بچهها به باز شدن راه کربلا راضی نمیشوند بلکه میخواهند خودشان در جوار حسین(ع) باشند بلکه میخواهند در آن دنیا پشت سر حسین(ع) هم کلام شوند و در جوار او در بهشت برین همسایه باشند.
و ای برادران بدانید که باید راه کربلا هم برای آن زواری که بر سر تحت بیمارستانها هستند باز شود چونکه آنها جراحتشان را در راه باز شدن کربلا از دست دادهاند و از شما برادران تقاضا دارم که تو را به جان حسین(ع) این جبههها را خالی نکنید و راه آن عزیزانی را که در جبههها شهید شدهاند ادامه دهید و نگذارید تا پرچم آن عزیزان بر زمین بخورد و تا گرمای خون آنها برطرف نشده اسلحه هایشان را بر دوش بگیرند و به جهاد بپردازید و از اسلام عزیز پاسداری کنید و به تمامی ابر قدرتها بفهمانید که تا حکم اسلامی را در تمامی دنیا بر پا نکنیم از پا نمینشینیم .
والســـــلام
منبع: مرکز فرهنگی دفاع مقدس دزفول